لبخنـــــــــــد ژکـــــــــــوند ــــک مـــــــادامــــــ
زَنیــــ اینجاستــــ کــِــ میــــ خواهـَـــــد لَبخَنــــــــد بـِـــــــزَنَد :)لبخنـــــــــــد ژکـــــــــــوند ــــک مـــــــادامــــــ
زَنیــــ اینجاستــــ کــِــ میــــ خواهـَـــــد لَبخَنــــــــد بـِـــــــزَنَد :)درباره من
روزانه‌ها
همه- پس از تولد نعیمه
- سارا
- گنگ خوابدیده الهه
- عطر بهار
- نامههایی به (باران)
- تولدانه مرجع روز تولد وبلاگنویسها
- دانههای ریز حرف وبلاگ گروهی
پیوندها
- جوگیریات بابک اسحاقی
- کلکله کورش تمدن
- یادداشتهای جزیره
- دنیای دلآرام
- خورشید را باور دارم هاله بانو
- سایهسار مهربانی رها پویا
- افرند امیرحسین
- ورجه وورجهها بازیگوش
- فقط نگاه میکنم مخاطب خاموش
- سطرهای سپید مهربان
- حیاط خلوت هلیا
- دلکده الهه
- فلوت زنی روی بام حنانه
- کودک فهیم
- intus et in cute مرجان
- مکث عمه زری
- آذرنوشت
- برای فردای حافظه وانیا
- دخترقدیم کاتیا
- دنیای تنهایی دنیز
- In Blue
- شمیم یار فاطمه بانو
- هفت شنبههای شیراز ژولی پولی
- بی نام و نشون طودی
- حسابدار چپ دست
- خصوصی الی
- نیکولا
- نوستالژیهای سالها بعد
- کافه کافکا
- ساعت 25
- یک "من" دیگر
- هر وقت حوصله داشته باشم آرش
- مجموعه عرائض آقای جعفری نژاد
- سمپا(د!) ِ آواز گاو الهام
- خلوت انس سارا
- life
- جیــــــــــغ ِ بنفش
- انتهای بیراهه
- جوانی لیلی
- سروشای فرشته
- آسمان را بغل می کنم خواهرزاده ام
دسته‌ها
ابر برجسب
بقیه را نمیدانم شیخیـــ جات بازی وبلاگی گوله نمکیــــ جات!!! ضرب المثلیجات من و مامان خردهریز نوشت زهرمار نوشت ف.ب نوشت بدون کتگوری! خوشینوشت خـــــاطرهجات دغدغهها غـــــرغـــــــرانه هر دمـ بــیلیجاتجدیدترین یادداشت‌ها
همهبایگانی
- فروردین 1393 1
- اسفند 1392 1
- بهمن 1392 7
- دی 1392 16
- شهریور 1392 3
- تیر 1392 12
- خرداد 1392 11
جستجو
من پسرم عایا؟؟!!!
سلام!
روزی شیخه کیانا بر منبر تفقه و تدبر نشسته بودی و محض در آوردن لج یکی از شیوخ به غایت بی شعور! دست به عمل زده بودی و برای رفیق شفیقش را که از شعرای شعر جدید و از نوادگان شعرای به نام سال های نه چندان دور است ، دعوت دوستی فرستاده بودی و لازم به ذکر نیست که فی الفور نیز پذیرفته گشتندی!
پس از آن شیخه در حال گشت زنی در بین اشعار بودندی که به شعری تا حدودی زیبا و دلنشین رسیده بودی و آن را لایکی نمودندی و کامنتی بر مضمون زیباست و این حرفا گذاشته بودندی کـــــــــــــــــــــــــــه
آن شیخ شاعر پاسخ فرستندی که یا شیخ کیا خان مخلصیم و همین شیخه را به خنده افکندی .شیخه مسیج فرستادندی که یا شیخ بامزه ای و خنده ای بر ما افکندی و تعارفاتی بین شیخه و شیخ درگرفت!!! و مسئله ختم به خیر شدندی تــــــــــــــــــــــــــــا مغـربین که باز شیخه از شعری به وجد آمده و کامنتی در خور برای آن شیخ گذاشتندی که باز شیخ پاسخی فرستادندی که شیخه را به غلت زدن انداختندی با این مضمون که یا شیخ کیا حاجاقا سپاست میگذاریم
فی الحال باز شیخه مسیجی روانه شیخ کردندی که چه می گویی یا شیخ؟؟!! بعد ساعتی چند گفت و شنود ، اراجیف بافی و شوخی ،فی ما بین سخنان شیخ گفتندی "پسرک جوان" و شیخه فریاد برآوردی یا شیخخخخخخ کیف حالک؟؟!!!
شیخ از جای پریده و پرسش کردندی که یا شیخ مگر "کیانا" نامی پسرانه نیست؟؟!!!
شیخه زبان گزیده و با دو دست بر سر کوفتندی که یاللاجل!!! شیــــــــــــــــــخ شاعر هوشت کجایندی؟؟!!! این عکس که میبینی پسر است عایا؟؟!!!
در همین جا بود که مریدان خشتک ها بدریدندی و شیون و زاری به راه انداختنی و با دست بر سر کوفتندی و از مهلکه دور شدندی!!!
+ این داستان واقعا دیروز اتفاق افتاد ، حالا شماها بگین همین عکس من(همون که قبلا این بغل بود) کجاش شبیه پسراس آخه؟؟؟!!!! 
++ نمیدونم چی نوشتم از بس رفتم و اومدم 
شما خودشو ناراحت نکن
:))))
به به اول شدم :)))
والا چی بگم در مورد پستت. احتمالا این شیخ جوان چشماشو درویش کرده بوده و به عسکت نیگا نکرده
البته باور نکن! پی بگم خو !!!! هرچی بگم قضاوت بیجا کردم. حتما شوخو کرده
اینجا اول شدن نداره ک بانو جانم :دی
نه والا اصن از اوناش نیسسسس :))))
بابا... روزه بوده گیج می زده...:))))
اخه من جان این طرف ما اصن کلا تعطیله در این موارد :))))
بعد از صرف ناهار ما داشتیم گفت و گو میکردیم :)))
نمی خوام نصیحتت کنم . اما من یه دفه مثل قضیه تو برام پیش اومد و بدجوری توی دردسر افتادم. امیدوارم تصور من اشتباه باشه. اما به هر حال مراقب خودت باش :((((
نه خیالت راحت مسئله خیلی مِلوِ :دی
مشکل حل شد .اتفاقا استاتوسشو گذاشتم ف.ب رفیقی مشترکمون کلی خندیدن :))))
چشممممم تو گریه نکن :-*
خاموش جان خیلی قضیه رو جدیش نکن جناب شیخ روزه بوده چشاش نمیدیده
نه نه روزه نبود :دی
خنگ بود :)))
سلام خوشحال میشم به منم سربزنید و بین دوستاتون باشم
;)
لطف داری عزیزم
سلام آقا کیا
سلامعلیکم حاچ خانوم ساراااا :))))
خیلی باحال بود ...یحتمل شخص شخیص شیخ گشنه بودندی ...
به راستی ای شیخه ما که عکسی ندیدنده بودی ...
نه منا جان سیر سیر بود :))))
این قالبم عکسو نشون نمیده.قبلیا نشون میداد :دی
بله بنده تایید میکنم شما پسری صددرصد ^_^ :D
با تشکرررر :))))
بــلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
:دی
منم نمیدونم چی نوشتی!
کلا اومدم اینجا که بهت بگم سلام ژیانا!
کوووووووووووووووووووفت بهنام :))
اصن از اون ابراز احساسات ِ مشکوکت، باید می فهمیدم پسری!!
آخ آخ لو رفتم :))))
کوشی تو عاااااااااااامو؟
:-*
مگه کیانا اسم پسر نیست ؟
یعـــــــــــــــــــــــــنی میخوای بگی تو دخدری ؟
نهههههههههههههه :))))
مرررسی عزیزم :دی
خب ما که عکس را ندیدیم نظر هم نمی تونیم بدیم!
بعله :دی
لابـــد هس دیگــه :)))
اصن هر چی شیخ شاعــر بگه
بیشین فرناززز :))))
سلامم عزیزم
خوب منم که عسک رو ندیدم...ولی چون خودِ خوشگلت رو دیدم با قاطعیت اعلام میدارم شما یه عدد بانوی زیبا هستید
تو ف.ب دیدی هااااا :دی
فدای تووو بشم من :-***********
بابا من باور دارم که تو پسر نیستی، بیا آپ کن!
مطمئنی؟؟؟ :دی
کوشی تو دخترررررررر؟؟!!!!!!!!!!
هستم عزیزم :-*
هرررررررررر
کیا چند بار بهت گفتم شکل پسرایی عکست رو عوض کن هااااااااااااااا؟
عوض کردم دیگه :))))))))))))))))))
یا شیخ مردیان بعد از دراندن خشتک چگونه باز به مکتب بشدند؟
بعدش هم تازه یارو کلی بهت فاز داده دیگه پسر فرضت کرده!!
اوووووووووهوووووووووووووو
بیشین بچه جان :دی
منم عکسو ندیدم که...:دی
یادت باشه امشب با من حرف نزدیا...
تو ف.ب هس بت نشون میدم :))))
الهی بگررردم .تخصیر اینا شد که به من نگفتن توم هستی :(
خوبی؟
خوبم عزیزدل :-*
ahvale agha kia?
قربوون شوما آبجی :دی
راست میگه.
توی این عکس گوشه ی وبت که کلاه به سری یک پسر رعنا و برازنده به نظر میرسی.
واقعا؟؟؟؟ ینی برم دس به کار شم زن بیگیرم برا خودم؟؟؟ :))))
کجایی تووووووووووووو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من دو هفته نبودم گفتم الان که بیام 10 تا پسته جدید میبینم!!!!!!!!!!!
همه زدن تو کاره اعتصاب
همینجام :دی
نه والا نوشتنم نمیاد ^_^
خوبه که وبتو برگردوندی هاااااا وگرنه که میکشتمت :دی
قالبت کو پَ!!!!!!!!!!!!!!!!!؟
عوضش کردم:دی